به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق به نقل از گل، ذوب آهن نماينده فوتبال ايران نيست پس موفقيت اين تيم را به فوتبال ايران و پيشرفت اين بيمار در حال موت نسبت ندهيد. قرار هم نيست که با قهرماني احتمالي ذوب آهن در ليگ قهرمانان آسيا، تيم ملي ايران تبديل به مدعي اصلي قهرماني در جام ملت هاي آسيا شود و يا مديران فوتبال ايران سينه سپر کنند و بگويند اين است فوتبال ايراني. نه. ذوب آهن نسبتي با فوتبال ايراني ندارد.
اينتر در فصل گذشته جام قهرمانان اروپا، با پيروزي برابر مدعيان اصلي (بارسلونا و بايرن مونيخ) به قهرماني رسيد ولي حتي بعد از قهرماني اين تيم بازهم بحث در مورد کاهش سهميه فوتبال ايتاليا در راهروهاي يوفا به گوش مي رسيد.
همين اتفاق به شکلي ديگر بعد از فينال تمام انگليسي مسکو رخ داد، منچستر و چلسي به فينال جام قهرمانان اروپا رسيده بودند در حاليکه تيم ملي انگلستان از صعود به جام ملتهاي اروپا بازمانده بود. اين ها نمونه اي بين المللي از عدم وجود نسبت بين موفقيت باشگاهي با کليات جامعه فوتبال ملي است.
اينتر مورينيو هيچ نسبت فني با فوتبال ايتاليا نداشت. حداقل فوتبالي که در دهه اخير از باشگاه ها و حتي تيم ملي ايتاليا ديده ايم. منچستر و چلسي هم هيچ شباهتي به تيم ملي انگلستان نداشتند. دقت کنيد، در تيم اينتر تنها يک بازيکن ايتاليايي در ترکيب اصلي تيم خود داشت (سانتون) و چلسي و منچستر 4بازيکن اصلي تيم ملي انگلستان.
حالا به ذوب آهن نگاه کنيم، تنها خلعتبري است که شانس حضور در ترکيب اصلي تيم ملي ايران را دارد.
مي دانيد 7 بازيکن تيم ذوب آهن، حدود 4 سال است که در اين تيم حضور دارند و به طور متوسط حدود 1100جلسه تمريني در کنار يکديگر کار کرده اند. مي دانيد که کادر فني اين باشگاه، از زمان حضور ذوالفقار نسب تا به امروز سبک فوتبالي تقريبا مشابهه داشته است.
ذوب آهن نه تنها نماينده فوتبال ايران نيست، بلکه بايد اذعان کرد که موفقيت اين تيم ، شکست فوتبال ايراني و فوتبال فارسي و هر صفت ديگري است که مي توان به فوتبال ايران نسبت داد. آنچه از لحاظ فني ، مديريتي و حاشيه اي در ذوب آهن مي بينيم، 180 درجه متفاوت از اکثريت فوتبال ايران است و در واقع دليلي است براي آنکه آنچه امروز در سطح جامعه فوتبال ايران، جاري و ساري است مي بايست تغيير کند. تغيير را بايد از همين امروز شروع کرد و اول از همه از خودمان، که جزئي کوچک از جامعه فوتبال ايران هستيم. موفقيت ذوب آهن تلنگري است براي ما، تا بدانيم تا چه حد راه را اشتباه رفته ايم.
پس از موفقيت هاي اخير ذوب آهن، مديران فوتبال ايران نمي توانند سينه سپر کنند و بگويند اين فوتبال ايران است، چون ذوب آهن نسبتي با فوتبال ايراني ندارد.